آمار و ارقام عجیب درآمد فروشندگان فیلترشکن در ایران!
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۱۶۶۹۸
فیلترینگ شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، یوتیوب، تلگرام، واتساپ، سیگنال و… باعث شده کسب و کار فیلترشکنفروشها سکه شود و سودی باورنکردنی داشته باشند. آمار و ارقامی که بهتازگی از بازار سیاه فروش وی پی ان در کشورمان منتشر شده، درآمد باورنکردنی فروشندگان فیلترشکن را تایید میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلترینگ گسترده شبکه های اجتماعی از دولت قبل و سال ۹۸ آغاز شد و از سال گذشته رشدی بیسابقه داشت. فیلتر شدن شبکههای اجتماعی باعث از بین رفتن بسیاری از مشاغل کاربردی و مهم شد؛ بسیاری از فروشگاههای آنلاین تا مرز ورشکستگی پیش رفتند و بسیاری دیگر کارشان را تغییر دادند. این مشاغل میتوانستند به اقتصاد کشورمان کمک کنند، اما حالا و با وضعیت فعلی، فیلترشکنفروشی که شغلی کاذب محسوب میشود، به یکی از پرسودترین مشاغل کشورمان تبدیل شده است.
اطلاعات منتشر شده توسط خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد نتیجه سانسور شبکههای اجتماعی، بهوجود آمدن یک بازار بزرگ بوده است؛ بازاری که ماهانه ۸۰۰ میلیارد تومان از جیب شهروندان میزند به حساب فروشندگان فیلترشکن میریزد.
وضعیت بازار کاسبان فیلترینگ از همیشه بهتر است!عیسی زارع پور، وزیر ارتباطات دولت رییسی بهتازگی به شهروندان توصیه کرد که برای حفظ امنیتشان در فضای مجازی، تا حد امکان از فیلترشکنهای رایگان خارجی استفاده نکنند. این پیشنهاد هر چند تا حدی درست است؛ اما وقتی راهی برای دسترسی به پلتفرمهای مفید مانند یوتیوب وجود ندارد، کاربران باید از چه راهی برای دسترسی به اطلاعات مفید استفاده کنند؟
وزیر ارتباطات چندی پیش اعلام کرده بود کاربران از فیلترشکنهای رایگان خارجی استفاده نکنند! با این اوصاف، تنها حل باقی مانده استفاده از فیلترشکنهای پولی داخلی است!
شاید پاسخ مسئولین به سوال، استفاده از پلتفرمهای داخلی باشد، اما با این پاسخ، یک سوال مهمتر به وجود میآید؛ کدام پلتفرم داخلی میتواند از نظر میزان و کیفیت محتوا به پای یوتیوب و دیگر وبسایتهای کاربردی برسد؟ گذشته از این موضوع، فیلتر نبودن یوتیوب بهتنهایی میتوانست مسیری ساده برای کسب درآمد ایرانیان باشد و به وارد شدن ارز به کشور کمک کند؛ اما حالا تنها راه کسب درآمد از تولید محتوای تصویری آن هم بدون استفاده از فیلترشکنها، آپارات است که از نظر محتوا و میزان درآمد، به گرد پای یوتیوب هم نمیرسد.
در چنین وضعیتی، بسیاری از کاربران مجبور هستند برای دنبال کردن محتوای مورد علاقشان یا دیدن ویدئوهای آموزشی در شبکههای اجتماعی فیلتر شده، سراغ خرید وی پی ان بروند. این روزها اگر تلگرام و اینستاگرام را باز کنید، حداقل با چند تبلیغ فروش فیلترشکن مواجه میشوید؛ فیلترشکنهایی که حداقل قیمت آنها از بیش از ۵۰ هزار تومان آغاز میشود و اگر جزو کاربران حرفهای یا پرمصرف باشید، باید تا ماهانه یک میلیون تومان هزینه کنید.
نکته قابل توجه این است که فروش هزار و ۸۰۰ میلیارد تومانی فیلترشکن در هر ماه تا سال گذشته عددی باورنکردنی بود؛ اما حالا با توجه به فیلتر شدن اینستاگرام که یکی از مهمترین شبکههای اجتماعی برای کاربران ایرانی بود، این میزان از خرید وی پی ان قابل درک است.
۴۸ میلیون نفر نمیتوانند از شبکه های اجتماعی مورد علاقهشان استفاده کنند!طبق آمارهای منتشر شده، کشورمان بیش از ۷۰ میلیون کاربر فعال در اینترنت دارد. از این تعداد، ۴۸ میلیون نفر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. تا پیش از سال ۱۴۰۱ و فیلتر شدن اینستاگرام، بخش بزرگی از این کاربران از این شبکه اجتماعی استفاده میکردند؛ اما حالا با فیلتر شدن اینستاگرام، این جمعیت بزرگ بهدنبال راهی برای دسترسی به این شبکه اجتماعی هستند.
اگر فیلترینگ اینستاگرام اتفاق نمیافتاد، احتمالا هیچوقت شاهد به وجود آمدن بازار بزرگ وی پی ان های پولی نبودیم.
آمار دقیقی از سهم فیلترشکنهای پولی در این بین وجود ندارد، اما برای محاسبه، فرض میکنیم در حداقلیترین حالت، ۲۵ درصد کابران از فیلترشکنهای پولی استفاده میکنند. این یعنی گردش مالی فروشندگان ویپیان در ایران، ماهانه حدود هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان است. یعنی از آبانماه سال گذشته تا امروز، دور زدن فیلترینگ برای کاربران ایرانی، در بهترین حالت حدود ۱۶ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان آب خورده است.
بدون شک همچنان بخش بزرگی از کاربران از فیلترشکنهای رایگان استفاده میکنند؛ اما در حداقلیترین حالت ممکن هم چیزی حدود ۲۵ درصد از کاربران سراغ راهحل دیگری میروند؛ یعنی خرید فیلترشکن. اگر فقط ۲۵ درصد از کاربران از فیلترشکنهای پولی استفاده کنند، گردش مالی ویپیانفروشها به بیش از هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان میرسد.
فیلترینگ به خیلیها سود رسانده!هر چند اکثر کاربران تصور میکنند بیشتر سود فیلترینگ به جیب فیلترشکنفروشها میرود، اما حقیقت این است که این بازار بزرگ، باعث سود عظیم اشخاص و شرکتهای متفاوتی شده است. اگر آمار درآمد فروشندگان فیلترشکن درست باشد، این بهمعنای سود دو تا سه برابری آنها در مقایسه با درآمد عملیاتی شرکت مخابرات ایران است. هزینه هر گیگابایت ترافیک فیلترشکن در اکثر موارد بسیار بیشتر از هزینه خرید یک گیگابایت اینترنت از شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی است و همین موضوع باعث سود بیشتر فروشندگان فیلترشکن در مقایسه با شرکت بزرگی مانند مخابرات ایران میشود.
این صفحه که سالها بهعنوان نماد فیلترینگ شناخته میشد، حالا نماد سودی است که هر ماه به جیب فروشندگان فیلترشکن و اشخاص دیگر میرود.
با این حال شرکتهای مخابراتی هم از فیلترینگ ضرر نکردهاند! فروش وی پی ان و بیشتر شدن استفاده کاربران از این ابزار باعث شده کاربران کمتری از ترافیک نیمبها استفاده کنند. در کنار این موضوع، با استفاده از وی پی ان، مصرف اینترنت کاربران هم بیشتر میشود و در نتیجه شرکتهای ارائهدهنده خدمات مخابراتی، سود بیشتری به جیب میزنند. درگاههای پرداخت بانکی هم که معمولا توسط فروشندگان فیلترشکن مورد استفاده قرار میگیرد سود خوبی از این راه بهدست میآورند.
دلیل همهچیز به دست آوردن سود بیشتر است؛ مگر این که خلافش ثابت شود!برای درک بهتر این موضوع، بهتر است یک مثال واقعی بزنیم. اگر تنها نیمی از کاربران برای خرید وی پی ان از روش کارت به کارت استفاده کرده باشند و برای هر پرداخت، ۷۲۰ تومان کارمزد از آنها کم بشود، سودی ۴۰ میلیارد تومانی در یک بازه ۹ ماهه به بانکها میرسد. درگاههای واسط خرید اینترنتی، کارمزدهای بیشتری دریافت میکنند و در صورت خرید با درگاه بانکی، سود ارائهدهندگان این درگاهها چیزی حدود ۱۴ درصد خواهد بود. اگر نیمی دیگر از کاربران از این روش استفاده کنند سودی ۶۳ میلیارد تومانی به ارائهدهندگان درگاه پرداخت میرسد.
فیلتر شدن اکثر شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی باعث شده کاربران بدون تحقیق درباره امنیت یک فیلترشکن، سراغ خرید آن بروید و خود را در معرض مشکلات امنیتی قرار دهند.
در کنار تمام این موضوعها، بهتر است به یاد داشته باشیم با استفاده از فیلترشکن دیگر خبری از اینترنت نیمبها نخواهد بود و برای مثال بسته ۱۰۰ گیگابایتی شما در صورت خاموش نکردن VPN، پنجاه گیگابایت حساب خواهد شد و باید زودتر از موعد سراغ خرید بسته اینترنتی بروید.
سخن پایانیخرید فیلترشکن اینروزها برای بسیاری از ایرانیها به یک ضرورت تبدیل شده است و بدون فیلترشکن، تولیدکنندگان محتوا، تریدرها، وبمسترها، فریلنسرها و… حتی امکان کسب درآمد هم ندارند. سال گذشته میانگین قیمت وی پی ان ۶۰ هزار تومان بود، اما حالا میانگین قیمت به ۱۵۰ هزار تومان رسیده است. با این وضعیت، میتوان انتظار داشت در سال آینده، بازار فیلترشکنها بسیار پرسودتر شود.
گفتگو با چند فروشنده ویپیان نشان میدهد که ارائهدهندههای این سرویس به دلایل مختلف، از جمله گرانی دلار، چند برابر شدن هزینههای دور زدن فیلترینگ و افزایش هزینهها پشتیبانی سرویسها، گرانتر شدن سرویسهای ویپیان را توجیه میکنند. دلیل اصلی گرانتر شدن اما، فرمول ساده عرضه-تقاضا در اقتصاد است.
البته فروشندگان فیلترشکن هم افزایش قیمت را بیدلیل نمیدانند. با توجه به افزایش قیمت دلار، هزینههای دور زدن فیلترینگ چندین برابر شده و این افراد برای خرید سرور و پشتیبانی باید، بیشتر از سال قبل هزینه کنند. با این حال دلیل اصلی افزایش قیمت فیلترشکن، افزایش تقاضای کاربران ایرانی است.
نظر شما درباره سود عظیم فروشندگان فیلترشکن و دیگر افرادی که از این بازار سود میبرند چیست؟ آیا شما هم سراغ خرید فیلترشکنهای پولی رفتهاید؟ در بخش نظرات با گجت نیوز و کاربرانش همراه شوید و نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
227227
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1789162منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: فیلترینگ اینترنت کاربران اینترنت فروشندگان فیلترشکن ۸۰۰ میلیارد تومان فیلترشکن های پولی شبکه های اجتماعی فیلترشکن ها استفاده کنند برای دسترسی سراغ خرید سال گذشته فیلتر شدن اما حالا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۱۶۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پزشکی به شرط کسب درآمد!
«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جملهای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید. الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پر زحمت و طولانیمدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد.
به گزارش ایسنا، زهرا چیذری در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دومین و آخرین روز نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ با شرکت بیش از نیم میلیون داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی برگزار شد تا پرونده کنکور امسال بسته شود. نکته قابل تأمل اینکه در همین روزها و در شرایطی که گروه علوم تجربی با بیش از ۵۰۱ هزار داوطلب بیشترین تعداد داوطلب را در کنکور ۱۴۰۳ به خودش اختصاص داده و همچنان پرمتقاضیترین گروه در میان گروههای آموزشی آزمون ورودی دانشگاهها به شمار میرود، رئیس سازمان نظام پزشکی یکبار دیگر از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرد. نامعادله پر متقاضیترین گرایش در کنکور ورودی به دانشگاه و خالی ماندن صندلیها در تحصیلات تکمیلی و آزمون دستیاری پزشکی در کنار انصراف چیزی نزدیک به نیمی از پزشکان عمومی از طبابت و روی آوردن به مشاغل دیگر موضوعی است که ریشهیابی آن میتواند راهحل آن را در دسترستر کند.
ماجرای خالی ماندن برخی از رشتههای پزشکی در دوره دستیاری و نگرانی از آینده پزشکی کشور موضوعی است که مدتهاست به دغدغهای جدی تبدیل شدهاست. در حالی که در چنین روزهایی میتوان به عینه شاهد سر و دست شکستن دانشآموزان و والدین آنها برای شرکت در کنکور تجربی و ورود به رشته پزشکی است، اما پس از ورود به دانشگاه و فارغالتحصیلی از این رشته و برای ادامه تحصیل در دوره تخصص به یکباره همه چیز تغییر میکند. این سر و دست شکستنها اگرچه برای رشتههای پولسازی همچون جراحی پلاستیک و ترمیمی ادامه دارد، اما رشتههای پرریسکتر مانند کودکان، قلب یا بیهوشی جزو رشتههایی هستند که اقبالی به آنها نیست و چند سالی میشود صندلیهای این رشتهها خالی میماند. ماجرا به گونهای پیش رفته که کمکم این نگرانی به شکل جدیتر مطرح میشود که قرار است آینده پزشکی کشورمان به کجا برسد؟!
وقتی همه نگرانند
«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جملهای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید. الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پر زحمت و طولانیمدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد.
رئیس جامعه جراحان ایران با بیان اینکه باید شرایط تشویقکننده باشد تا انگیزه کافی با امکانات تشویقی برای ورود پزشکان به رشتههای تخصصی پر زحمت و طولانیمدت برقرار شود، میافزاید: «باید برای افرادی که بخش عمدهای از عمر خود را صرف تحصیل یک دوره تخصصی دشوار و طولانی میکنند، انگیزههای قوی ایجاد کرد؛ وقتی وضعیت معیشتی و زندگی نسل فعلی پزشکان مطلوب باشد، این یک انگیزه خوب و اثرگذار برای جذب و ماندگاری پزشکان جوان خواهد بود. باید سیاستگذاریها طوری برنامهریزی شود تا جامعه از این بابت صدمه نبیند.»
خالی ماندن مجدد صندلیهای تخصص قلب
محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم در سخنرانیاش در کنگره مشترک قلب و عروق ایران از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرد.
به گفته رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران به رغم وجود ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور، ظرفیت برخی رشتههای تخصصی در حد زیر ۴۰ درصد پر میشود. امسال در رشته مهم جراحی قلب و عروق حدود ۳۰ درصد ظرفیت تربیت نیروی جراح قلب در کشور پر شد، در جراحی قلب اطفال اوضاع به مراتب نگرانکنندهتر است، در جراحی عروق تقریباً به عدد صفر نزدیک شدهایم، در رشته بیهوشی ۲۰ درصد، در رشته اطفال ۳۶ درصد، در طب اورژانس زیر ۵ درصد ظرفیتها پر شدهاست.
وی با بیان اینکه مهاجرت شغلی و جغرافیایی هشدارها را به صدا در آورده است، افزود: «بیتوجهی مفرط به اقتصاد سلامت و کاهش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی، به ادامه خدمات در بخش دولتی و خصوصی آسیبهای جدی وارد کردهاست.»
از نگاه رئیسزاده دلیل این کماقبالی به رشتههای پزشکی عدم اجرای قوانین بالادستی از جمله اجرای سیاستهای کلی سلامت ابلاغی رهبری، عدم به روزرسانی قوانین قدیمی مثل طرح ضریب K، مداخلات غیرتخصصی خلاف قانون، وضعیت نیروی انسانی حوزه سلامت و زنجیره تربیت نیروی متخصص در نظام سلامت کشور را از هم گسسته است.
پزشکی به شرط درآمد
تا اینجای کار به نظر میرسد ماجرای کم اقبالی به پزشکی در برخی از رشتههای تخصصی خلاصه شود. به طور خاص رشتههایی که چندان پردرآمد نیستند. درست شبیه رشته اطفال یا بیهوشی و حتی رشته قلب. ماجرا به قدری جدی است که گزارشهایی از روی آوردن برخی متخصصان قلب به تزریق ژل و بوتاکس حکایت دارد! ماجرایی که اثبات میکند یکی از اصلیترین دلایل کماقبالی به برخی رشتههای تحصیلی مسائل مالی و آلودهشدن دامن پاک طبابت به انگیزههای مالی است، به گونهای که این ماجرا توانسته آموزش پزشکی را هم تحتتأثیر قرار دهد.
حکایت کماقبالی به پزشکی و طبابت، اما به تخصص خلاصه نمیشود و پزشکان عمومی یعنی همان گروهی که برای دکتر شدن در سالهای کنکور سر و دست میشکاندند و تمام هم و غمشان را برای قبولشدن در کنکور گذاشتهاند.
آنطور که بابک پورقلیچ، پزشک عمومی و رئیس دفتر تهران انجمن پزشکان عمومی بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی، بیش از ۹۵ هزار پزشک عمومی در کشور داریم که ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر از آنها مشغول طبابت هستند و بقیه یا دیگر طبابت نمیکنند و همانطور که گفتم، به مشاغل دیگر رو آوردهاند یا خیلی از آنها هم از کشور مهاجرت کردهاند.
از نگاه وی پزشک عمومی در کشورهای دیگر جایگاه والایی دارد و مردم جایگاه او را قبول دارند. در ایران، اما تعریف نشده که پزشک عمومی چه کاره است.
به همین خاطر هم در ایران - بهخصوص در شهرهای بزرگ - اگر فردی بیمار شود، در بسیاری از موارد برای ویزیت نزد پزشک عمومی نمیرود و مستقیم سراغ متخصص و فوقتخصص میرود. در حالی که طبق سیستم ارجاع، شما اول باید نزد پزشک عمومی بروید و او تشخیص دهد که لازم است پیش متخصص بروید یا نه؟
چرخه معیوب
شاید اگر پزشک خانواده و نظام ارجاع اجرایی میشد، بخشی از این چالشها در کشورمان حلشده و بهتر میشد نظام سلامت را مدیریت کرد. بدین معنا که مردم در سطح اول به پزشکان عمومی مراجعه میکردند و در سطوح بعدی با واقعیشدن یا همان افزایش تعرفهها فقط کسانی راهی مطب متخصصان میشدند که واقعاً به درمانهای تخصصی نیاز دارند و از همه مهمتر بیمهها هم پای کار میآمدند. این چرخه، اما معیوب است. به همین خاطر هم خانوادهها با تصور پولسازی و آیندهدار بودن و منزلت اجتماعی پزشکان اصرار دارند فرزندانشان در رشتههای پزشکی درس بخوانند و همچنان کنکور تجربی پرمتقاضیترین رشته کنکور است. رشتهای پر متقاضی که شاید همیشه آن درآمد رؤیایی مدنظر بچهها و خانوادهها را نداشته باشد!
انتهای پیام